گفتگوی وت پارس با دکتر غلامرضا مصباح در آستانه نوروز ۱۳۹۴

گفتگوی اختصاصی وت پارس با دکتر غلامرضا مصباح

۰۴ فروردين, ۱۳۹۴, ارسال شده توسط: saeedseery
دکتر غلامرضا مصباح در طی این چند سال با وجود سن و سال جوانش به چهره ای شناخته شده در رشته دامپزشکی بدل شد و سرانجام موفق به تصاحب عنوان کتاب برگزیده سال ایران در حوزه دامپزشکی شد.وت پارس هم اکنون به گفتگو با این چهره جوان و موفق دامپزشکی نشسته است. وت پارس شما را به ادامه مطلب دعوت می کند.

آنچه در ادامه می آید گفتگوی مفصل و اختصاصی سایت وت پارس با دکتر غلامرضا مصباح ، دامپزشک و برنده جایزه کتاب سال ایران است.

وت پارس – در وهله اول از فرصتی که در اختیار ما برای انجام این مصاحبه قرار دادید نهایت تشکر را داریم، طبق روال معمول خودتان را به طور کامل برای خوانندگان وت پارس معرفی نمایید.
پاسخ – سلام.غلامرضا مصباح هستم متولد پانزدهم شهریور ماه ۱۳۶۱، شهرستان گرگان.
وت پارس – چه شد که دامپزشکی را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کردید؟
پاسخ – در دوره دبیرستان تا سال دوم رشته ریاضی خواندم. به دلیل قوت در این درس حتی برای شرکت در المپیاد ریاضی هم آماده شده بودم اما در سال سوم تغییر رشته به تجربی دادم. در زمان ما اینگونه باب بود که برای موفقیت تضمینی در کنکور تجربی بهتر بود بدین منوال عمل کرد، ولی از ابتدا رشته‌های دانشگاهی تجربی برایم جذابتر بودند. در آن زمان هم مانند امروزه اکثر دانش‌آموزان در پاسخ به این پرسش معروف که در آینده می‌خواهید چه کاره شوید؟ می‌گفتند یا دکتر یا مهندس یا خلبان بدون کوچکترین اطلاعی در مورد این مشاغل، البته گناهی هم نداشتند چون منبع یا مرجعی وجود نداشت که به درستی آنها را راهنمایی کند. در مورد من این مسأله فرق داشت چون به طور عملی از آینده شغلی رشته‌های تجربی و ریاضی به مدد شواهد عینی و عملی اطرافیان تا حدودی آگاه بودم، ولی در مورد دامپزشکی در ایران هیچ نمی‌دانستم فقط در این حد که این رشته دانشگاهی یکی از مهمترین و پرطرفدارترین رشته‌ها در دنیاست. اگر بخواهم مشوق اصلی خودم را در انتخاب این رشته بیان کنم، صرف‌نظر از علاقه وافرم به نگهداری از انواع مختلف حیوانات در دوران کودکی، اول باید به دغدغه‌ای اشاره داشته باشم که همیشه در دوران نوجوانی در ذهنم در رابطه با نحوه تولید، فرآوری و نگهداری مواد غذایی پروتئینی حیوانی وجود داشت و دوم اندیشه در مورد این سؤال که چرا ما همیشه باید بیمار شویم و به پزشک مراجعه کنیم تا ما را درمان کند؟ چرا نباید در موارد مختلف متعدد پیشگیری صورت گیرد تا فقط برای چکاپ دوره‌ای به پزشک مراجعه نماییم یا اگر پیشگیری هست، چگونه است و بر عهده کیست؟ پرسش‌هایی از این دست مرا بر آن داشت که اهمیت رشته دامپزشکی را در راستای اهداف پیشگیرانه در ابعاد گوناگون به‌ویژه در میان کشورهای توسعه‌یافته با مطالعات و پرسش‌های فراوان به‌خوبی دریابم و آن را به عنوان رشته دانشگاهی‌ام برگزینم.
وت پارس – آیا مخالفت یا موافقتی از سوی خانواده برای تحصیل در دامپزشکی داشتید؟
پاسخ – محیطی فرهنگی که حاصل زحمت پدری دلسوز و مادری فداکار و مهربان بود همواره به خواهرم و من آموخت : ۱- از صاحبنظران راهنمایی بخواهیم، ۲- تصمیم نهایی را خودمان با مطالعه و مشاوره اتخاذ کنیم، و ۳- سعی کنیم در راهی که قدم می‌گذاریم تا جای ممکن بهترین باشیم و هدف اصلی‌مان که خدمت به خلق خداست را با توکل به خودش هیچگاه فراموش نکنیم.
وت پارس – دوران تحصیل در دانشگاه به چه صورت بود؟
پاسخ – اصل ماجرا از اینجا آغاز می‌شود : چرا حتی وقتی در یکی از بهترین دانشکده‌های دامپزشکی کشور – دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج –  تحصیل می‌کنید برای تهیه منابع درسی باید از کتابفروشی‌ها کتب پزشکی را طلب کنید؟! خاطرم هست وقتی برای تهیه کتب به کتابفروشی‌های خیابان انقلاب مراجعه می‌کردم و می‌پرسیدم فلان کتاب دامپزشکی را دارید؟ می‌شنیدم شما باید فلان کتاب پزشکی را بخوانید چون با هم یکسان هستند. از همانجا نقص بزرگ دامپزشکی بر من مشخص شد. آخر مگر می‌شود وسعت دامپزشکی را با پزشکی یکی دانست. رشته جدیدالتأسیسی هم نبود که فقدان منابعش قابل توجیه باشد. نزدیک به یک قرن قدمت داشت. راه درمان چه بود؟ جزوه اساتید و البته استفاده از قسمت مرجع کتابخانه دانشکده. بله در آن زمان بهترین راه بود. این میراثی بود که سینه به سینه و نسل به نسل از دوران پیش به امروز رسیده و جزوه‌گویی و جزوه‌خوانی یکی از افتخارات ما شده است.در مجموع دوران تحصیل با حضور بهترین و برجسته‌ترین اساتید دامپزشکی دانشگاه تهران که جمعی از آنان در میانمان نیستند و برخی بازنشسته‌اند به نیک‌ترین وضعیت ممکن سپری شد. البته در آستانه فراغت از تحصیل در دوره عمومی در یکی از محبوبترین رشته‌های دامپزشکی – جراحی – در مقطع PhD پذیرفته شدم که بنا بر دلایلی به نوعی از تحصیل در این رشته بازماندم.

 

وت پارس – دوران بعد از تحصیل و شروع دوران کاری شما چگونه بود؟ آیا بلافاصله دوران کاریتان شروع شد؟
پاسخ – در فرجه کوتاه پس از اتمام رسمی دوره تحصیل هم بر پروژه ملی فرهنگ جامع مشغول بودم و هم کم و بیش نه به‌صورت رسمی با شبکه دامپزشکی شهر تهران با تنی چند از همکارانِ طرحِ آن زمان که بحث آنفلوانزای طیور در کشور خیلی داغ بود، همکاری داشتم. سپس برای گذراندن دوره آموزشی خدمت مقدس سربازی به شیراز رفتم و بعد از سپری کردن این دوره عازم بابلسر شدم تا بقیه دوران خدمت را در آنجا بگذرانم. پس از اشاره به دوره‌های متفاوتی که از زمان دانشجویی به عنوان کارآموز البته مازاد بر دوره‌های کارآموزی آکادمیک، در کلینیک‌های متعددی فعالیت داشتم، می‌توانم از اشتغال رسمی با پروانه کسب در یکی از بزرگترین کارخانه‌های بسته‌بندی فرآورده‌های گوشتی استان تهران نیز نام ببرم.
وت پارس – از نحوه رفتار آشنایان با شما به عنوان یک دکتر دامپزشک راضی هستید؟
پاسخ – هرچند به عقیده من همچنان رشته دامپزشکی در میان خانواده‌ها و عموم افراد جامعه ناشناخته می‌نماید ولی فکر می‌کنم این خود ما دامپزشکان هستیم که هنوز نتوانسته‌ایم به درستی در اذهان عمومی جایگاهی تثبیت‌شده برای خود پیدا کنیم. من هیچگاه انتظار رفتار خاصی را نداشتم چراکه بر این باورم در همه شرایط هر کسی از ظن خود شَوَد یار من، پس در مواردی که برخوردها نامتناسب است نباید سعی بر متقاعدسازی دیگران داشته باشیم زیرا مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. چهارچوب رفتاری متقابل میان دو طرف به رشته تحصیلی، مدرک و جایگاه و مقام افراد ربطی ندارد بلکه وابسته به نگرش و منش اخلاقی، داشته‌های فرهنگی و یافته‌های اجتماعی آنهاست.
وت پارس – دامپزشکان از نظر شما امنیت شغلی دارند؟
پاسخ – در شرایط کنونی جامعه هیچ صنفی امنیت شغلی ندارد. با توجه به بازگشایی روزافزون انواع مختلف و متعدد دانشکده‌ها و پاسخگویی به خواسته‌های دانش‌آموزان با پذیرش آنان در قالب دانشگاه‌های اسم و رسم‌دار به نیت دریافت شهریه‌های گزاف برای تأمین هزینه‌ها و نیز اعطای مدارج بالا در ازای مبالغ هنگفت شهریه‌ها و مهم‌تر از همه عدم تأمین شغل و بازار کار مناسبِ انتظارات تحصیل‌کرده‌های آینده بدین‌شکل، دانش‌آموختگان هیچ رشته‌ای امنیت شغلی نخواهند داشت. اتفاقاً دامپزشکی از آن دسته رشته‌هایی است که به دلیل وسعت و گستردگی در آن می‌توان راه کاری برای نجات از بیکاری یافت به شرطی که علم لازم در هر شاخۀ انتخابی، جسارت کافی برای ورود به عرصه و پذیرش مسؤولیت مربوطه، شهامت جهت رویارویی با مشکلات غیرقابل‌اجتناب، یادگیریِ نهراسیدن از ناملایمات احتمالی و … را به دست آوریم.
وت پارس – شاید کار شاخصی که بیشتر خوانندگان ما دکتر مصباح را با آن می‌شناسند، فرهنگ جامع مصباح و مرکز فرهنگی-دامپزشکی شما باشد. لطفاً در خصوص این مرکز و فرهنگ توضیح دهید. چه شد که به فکر دایر کردن آن افتادید؟
پاسخ – اگرچه بالشخصه اعتقادی به مشهور شدن ندارم زیرا فکر می‌کنم اگر کاری انجام می‌دهی باید برای رضای خدا و رفع مشکلات خلق او باشد نه برای نام‌آوری و جلب توجه و اظهار وجود ولی می‌توانم بگویم شهرتِ محصولِ حاصلِ دسترنجم موجب محبوبیتم شده که این مسأله را مدیون اصحاب رسانه از جمله وت‌پارس عزیز هستم. کار شاخصی که از آن یاد کردید نتیجه یک کار گروهی در طول نزدیک به یک دهه است. بگذارید از اینجا آغاز کنم که از ابتدای دوران تحصیل در این رشته وقتی با فقدان منابع اختصاصی دامپزشکی مواجه شدم، شروع به تحقیق در میان منابع پزشکی نمودم تا بیابم که چرا این ضعف در آن قشر مشهود نیست. در کل دنیا هر رشته‌ای برای خود رفرنسی دارد کامل و جامع که بتواند پاسخگوی سؤالات اصلی مرتبطین با آن رشته در نگاهی اجمالی و در کوتاهترین زمان ممکن باشد. اینگونه کتب مرجع در دامپزشکی دنیا و پزشکی حتی در ایران برای همه دوستان مشخص و معروفند لیکن چرا نزدیک به یک قرن دامپزشکی در ایران عمر دارد ولی چنین نیازی هیچگاه برطرف نشده است؟ آیا نبوده‌اند متخصصینی که بتوانند آنرا پوشش دهند؟ که بوده و هستند. آیا بوده‌اند افراد سودجویی که از غفلت متخصصین امر سوء استفاده کنند تا بتوانند سودهای کلان ببرند و …؟ که نمی‌دانم. بگذریم، جرقه لازم برای روشن کردن موتور قطار پیش‌برندۀ این پروژه بزرگ ملی از اوان دانشجویی من زده شد ولی چون بسیار جوان و بی‌تجربه بودم با بزرگان زیادی نشست و برخاست داشتم و مطالعه و بررسی را سرلوحه کار خود قرار دادم. هرچند بسیاری از آنان در این مسیر سعی بر منصرف کردن من داشتند به‌خاطر وضعیتی که دانشجویان و دامپزشکان به آن عادت داشتند، آنها معتقد بودند دامپزشکان به نبودِ چنین مرجعی عادت دارند و تلاش در این زمینه ممکن است با شکست مواجه گردد و در این راه چیزی عاید نشود. با علم به این موضوع احتمالی، هدفم برای رفع این نیاز و جبران این نقیصه بیش از پیش پررنگ و پررنگ‌تر می‌شد ولی نه از هدف قطعی نهایی که در سر داشتم با سایرین سخنی به میان آوردم و نه از برنامه‌ای که در پیش گرفته بودم با دور و نزدیک، غریبه و آشنا… چراکه همواره معتقدم در پروژه‌های اینچنینی  فقط می‌شود پس از اتمام و با وجودِ نتیجه کار با عموم در ارتباط بود. خلاصه اینکه سعی کردم با جمع‌آوری مطالب مفید و کامل از میان ۱۳۰ رفرنس معتبر دنیا در رابطه با تمامی ابعاد رشته وسیع دامپزشکی اعم از بیماری‌های دام‌های بزرگ، کوچک، طیور، آبزیان، اگزوتیک، علل و عوامل و علائم هریک از آنها، مشترکاتشان با انسان، زئونوزها، باکتری‌ها، انگل‌ها، ویروس‌ها، نحوه زندگی حیوانات حیات وحش بومی ایران ، اسامی علمی حیوانات، آناتومی، جراحی، داروها، مسمومیت‌ها و … مرجعی ۲۲۱۲ صفحه‌ای در قالب یک جلد نفیس به جهان دانش از سوی ایران‌زمین و برای اولین بار به زبان مادری علم دنیا – پارسی- با متنی سلیس، روان و قابل درک ارائه نمایم. گرچه گذر از هفت‌خوان دشوار بررسی هیأت محترم داوران مهمترین رویداد مرتبط با کتاب در ایران و نیز تأییدیه‌های اساتید تراز اول دانشکده‌های دامپزشکی و حتی پزشکی سراسر کشور پس از مطالعه دقیق این اثر، خود گواه بر دقت و صحت تألیفم می‌باشد، معتقدم هیچ کمالی غیر از خدای بزرگ و یگانه وجود ندارد چرا که اشتباهات فردی، خطاهای نرم‌افزاری و … می‌توانند در بروز پاره‌ای از مشکلات سهیم باشند. از همین‌رو مدتی است که کار ویرایش مجدد آن را با تیم جدیدی آغاز نموده‌ام. از عزیزان تقاضا دارم تمامی نکات مثبت این مجموعه را به پای همکارانم و نقاط ضعف و نکات منفی احتمالی را به پای حقیر بنویسند.
در خصوص مرکز فرهنگی-دامپزشکی مصباح باید عرض کنم گرچه این مرکز تحقیقات، فعالیت خود را از آغاز پروژه ملی “کتاب جامع دامپزشکی” شروع کرده است ولی باید بگویم با ورود اصلی‌ترین محصول این مرکز – فرهنگ جامع دامپزشکی مصباح – به بازار، این مرکز نیز به نوعی معرفی گردید. به همین دلیل است که نام مصباح برای کتاب نیز برگزیده شد. می‌توان گفت : پسر کو ندارد نشان از پدر        تو بیگانه خوانش مخوانش پسر. در حقیقت ایده دایر کردن چنین مرکز تحقیقاتی از لحظه جرقه تصمیم برای تألیف این رفرنس نشأت گرفته است.
وت پارس – استقبال از کتب و محصولات شما چه میزان بوده است؟
پاسخ – با توجه با بالا بودن نسبی قیمت محصول اصلی و قهر جامعه ایرانی با کتاب و کتاب‌خوانی و نیز عادت به عادات گذشته به دلیل کمبودها، می‌توان گفت : همواره هستند کسانی که باید بنامم اهل     که خواهند روند رو به بعد نه به قبل. اینگونه افراد با بقیه متفاوتند و آنانند که می‌توانند در هر شرایطی موفق باشند، در این میان چه بسیار اساتید و چه بی‌اندازه دانشجویانی هستند که به لطف آنها چاپ هزارتایی نخست این کتاب در زمان محدود پس از ورود به بازار رو به اتمام است. البته باید بگویم به دلیل بالا بودن هزینه‌ها و گران تمام‌شدن محصول پس از اتمام تیراژ چاپ اول، این کتاب چاپ مجدد نخواهد شد ولی به دلیل تقاضاهای روزافزون مخاطبان، در آینده نه‌چندان دورویرایش جدید را روانه بازار خواهیم کرد، ولی متأسفانه قیمت ورای این مبالغ خواهد بود.در رابطه با استقبال از محصولات که فرمودید می‌توانم عرض کنم همانطور که می‌دانید در حال حاضر سه محصول از سوی مرکز ما مورد اقبال مجامع بین‌المللی علی‌الخصوص دانشجویان فارسی زبان دانشکده‌های دامپزشکی سراسر دنیا قرار گرفته است. از همین‌رو در پی بررسی‌های خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان ایران در مورد صادرات محصولات، از این مرکز در میان جمع کثیری از تولید کنندگان کشور نیز نام برده شده و باعث افتخار است که دو سال پیاپی در جشنواره مدیران و تولیدکنندگان جوان وزارت صنعت، معدن و تجارت از مسؤولین این مرکز هم دعوت به عمل آمده است.

 

وت پارس – به نظر شما دلیل اصلی قرارگیری کتاب شما در میان کتاب‌های برتر سال چیست؟
پاسخ – عزیزانی که با مسابقاتی چون کتاب فصل و کتاب سال جمهوری اسلامی ایران تا حدودی آشنایی دارند، می‌دانند که در روند بررسی و داوری اینگونه رقابت‌ها علاوه‌بر صحت علمی مندرجات، کمال و پوشش کامل مطالب، سلیسی و روانی نوشته‌ها، رعایت اصول و قوانین مرتبط با کتب مرجع در مورد کتاب‌هایی از این دست، کیفیت محصولِ ارائه‌شده و چندین و چند فاکتور دیگر، کتب برگزیده باید به نوعی پاسخ نیازی از جامعه باشند. برای نمونه در مورد گزینه آخر می‌توانم این نکته را متذکر شوم که وقتی دانشجویان ترم‌های پایین به مقطعی از تحصیل می‌رسند که باید در آزمون جامع علوم پایه شرکت نمایند، چون نمی‌توانند منابع درسی کاملی را همچون دانشجویان پزشکی برای خود فراهم سازنند با مشکل روبرو خواهند شد ولی در این کتاب تمامی مطالب یکجا برایشان جمع‌آوری شده است یا مثلاً در زمان ورود به دوره انترنی که نیاز دارند همه دروس بالینی را به عنوان پره‌انترنی برای خود یادآوری کنند در این کتاب کلیه مطالب مورد نیاز گرد هم آورده شده‌اند. اگر بخواهم در مورد مزایای این کتاب برای دانشجویان در دوره تحقیق و آماده‌سازی تز و یا نوشتن مقاله نکاتی ذکر کنم می‌توانم بگویم برای ترجمه مقالات یا به هنگام خواندن رفرنس‌های زبان اصلی، این مرجع تخصصی گره‌گشای آنان خواهد بود. در مورد دامپزشکانی هم که پس از فراغت از تحصیل تمامی کتب و جزوات خود را بایگانی کرده‌اند و به مرور به دلیل فاصله‌گیری از محیط آموزشی دیگر دسترسی به منابع ندارند این کتاب، گنجینه‌ای طلایی است برای تمامی اقشار دامپزشکی که با شاخه‌های مختلف این رشته و در هر مقطعی سروکار دارند. در مجموع محتویات این فرهنگ جامع می‌تواند به همه ما بدینگونه کمک کند که مثلاً اگر در شاخه خاصی سررشته داریم و از سایر شاخه‌های متعدد دامپزشکی تقریباً کم اطلاعیم، در صورت مواجهه با یک موضوع در یک جلسه چالشی یا با یک سؤال از سوی سایرین می‌شود با مراجعه به این رفرنس در مدت زمان کوتاهی پاسخ خود را یافته و به نوعی اطلاعات مربوطه را یادآوری کنیم. بدین‌ترتیب می‌توانیم در میان افراد جامعه وسعت و گستردگی دامپزشکی و حتی سواد شخصی و یا تکمیل‌بودنِ نظام آموزشی دامپزشکی کشور را بنمایانیم. یادمان باشد مراجعه به رفرنس نه تنها سبب ضعف دانشی نمی‌باشد بلکه به مانند همه جای دنیا نشانه پایبندی به ارائه اطلاعات درست، علمی و مستند است. باید بیاموزیم که هیچکس نمی‌تواند کامل و بی‌عیب باشد بلکه می‌تواند کم‌عیب و پربار نمود پیدا کند، شرط آن استفاده و بهره‌مندی از همه پتانسیل‌هاست. دارا بودن تمامی رفرنس‌ها امری عالی ولی سخت، پرهزینه و غیرعملی است اما داشتن خلاصه‌ای از اکثریت رفرنس‌ها در قاب یک کتاب مثلاً بر روی میز کار در مطب یا داخل قفسه کتابخانه در سایر محیط‌های کاری امری است ارزان، شدنی و امیدبخش برای دارنده ‌آن. چنین عواملی هستند که به برگزیدگی چندین اثر محدود از میان هزاران اثر نگاشته‌شده به دستان سایر دانشمندان در طول یک‌ سال کمک می‌نمایند.
وت پارس – از برنامه‌های آتی مرکز فرهنگی- دامپزشکی مصباح برای خوانندگان ما بگویید ؟ منتظر اتفاق خاصی باشیم ؟
پاسخ – همانطور که در ابتدا گفتم زیاد اهل رونماییِ پیشاپیش از دست‌آوردها نیستم ولی اشاره به پروژه‌ای در خصوص تولید محصولی در زمینه پزشکی می‌کنم که به دلیل عدم استقبال عمومی جامعه بر اساس نتایج نظرسنجیِ صورت‌گرفته در یکی از صفحات اجتماعی، پرونده آن را تا اطلاع ثانوی کنار گذاشته‌ایم. متأسفانه هم‌قدم شدن با علم روز دنیا در میان کشورهای در حال توسعه امری است زمان‌بر که نیاز به زیرساخت‌های اصولی دارد، در ثانی اداره پروژه‌های تحقیقاتی و اجرایی نمودن آنها به صورت مستقل و بدون وابستگی به نهاد‌های دولتی، کاری است گران و در برخی موارد زیان‌ده. البته ما در مسیرمان ثابت‌قدم می‌مانیم و در تلاش برای گشایش برخی از گره‌های هرچند سخت بازشدنیِ مردم سرزمین‌مان می‌باشیم. برنامه‌های آتی مرکز فرهنگی- دامپزشکی مصباح به دو بخش کوتاه‌مدت و بلندمدت دسته‌بندی می‌شوند که می‌توانم بگویم به دلیل داشتن پیشنهادات موجود از سوی چندین کشور در برخی امور، مجبورم بعضی از پروژه‌های کوتاه‌مدت را به تعویق بیندازم که این منوط به شرایط پیشِ‌رو خواهد بود ولی مژده‌ای که برای جامعه دامپزشکی دارم این است که انشاءالله به یاری خدا و حمایت عزیزان این رشته و البته به شرط حیات، در چندین سال آینده از محصولی جدید رونمایی خواهیم نمود که بیش از پیش مایه مباهات این رشته و دوستان و همراهان مرتبط با آن خواهد شد.
وت پارس – تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطره دوران دانشجویی و کاری شما چیست؟
پاسخ – من معتقدم هر تلخی روزی شیرین می‌نماید. تلخ‌ترینی که امروز از آن به شیرینی یاد می‌کنم مربوط است به ریاضت‌ها و بی‌خوابی‌های دوران دانشجویی؛ زمانی که هم درس می‌خواندم و هم به امور مربوط به پروژه کتاب دامپزشکی رسیدگی می‌کردم. تلخی‌های مربوط به دوران کار پژوهشی برمی‌گردد به مواقعی که بنا به دلایلی، پروژه رو به شکست و زمین‌خوردن می‌رفت ولی در مجموع شیرین‌ترین خاطره دوران دانشجویی و کاری من، دستاوردی است که امروزه جامعه علمی کشورم از آن به نیکی یاد می‌کند و من به خاطر ادای دینم به این جامعه، البته در حد توان خودم، با کمال خضوع و خشوع به آن می‌بالم.
وت پارس – با تمامی تفاسیر و گذر از تمام این سال‌ها، اگر باز هم به گذشته باز می‌گشتید همین مسیر را طی می‌کردید؟ باز هم دامپزشک می‌شدید؟
پاسخ – شاید با نگاه اول منطقی نباشد بگویم آری، ولی با توجه به نیت شخصی در رفع نیازها و پوشش کاستی‌ها در هر مسیر انتخابی احتمالی باز هم دامپزشکی را یکی از مشکل‌دارترین رشته‌های مملکت می‌دیدم و این‌بار نیز همین راه پرمشقت را برمی‌گزیدم لیکن این‌بار راه کمک به آن را به‌گونه‌ای دیگر انتخاب می‌کردم. راهی که با یک جفت‌پا به هیچوجه نتوان تا انتها پیمود بلکه همه باید دست به دست هم دهیم و پشت به پشت هم گام برداریم. با نگاهی به جایگاه رشته مقدس دامپزشکی در میان سایر رشته‌های دانشگاهی در کل دنیا برماست که به عنوان یک دامپزشک به انتخاب خود و فعالیت علمی، پژوهشی و عملی خویش افتخار کنیم و بی‌توجه به اظهارات نادرست ناشی از بی‌اطلاعی برخی که مایه دل‌آزردگی بعضی از همکاران ما می‌شود، به وظایف خود در هر پست و مقامی که هستیم به درستی عمل نماییم. الگوهای مناسبی را از میان اساتیدمان به درستی برگزینیم و بدانیم که وظیفه ادامه‌دادن راه صحیح آنان برعهده ماست، نباید انتظار معجزه بلکه باید به توان خودمان و مهم‌تر برکت خداوندی ایمان داشت.
وت پارس – جامعه دانشجویی دامپزشکی ایران را چگونه می‌بینید؟ انگیزه و پشتکار دوران قبل را در این دوره هم می‌بینید؟
پاسخ – البته هستند در هر دوران چه بسیار دانشجویانی که با انگیزه و پشتکار فراوان زحمت می‌کشند و بر عکس نیز هم، ولی دسته‌ای که امروزه بیشتر با آنها برخورد داریم آنهایی‌اند که توجه وافری به نام مدرکشان دارند چراکه خیالشان راحت است در این دوره چندین ساله و طولانی در نهایت دکترا خواهند گرفت غافل از اینکه بعد از گرفتن این مدرک چه خواهند کرد، امان از مدرک‌گرایی در این روزگار. به عقیده من دوره دانش‌جویی دوره‌ای است مملو از سختی‌ها، تلاش‌ها و علم‌اندوزی‌ها که جز از راه تحقیق و اصطلاحاً دود چراغ‌خوردن به صحت به پایان نخواهد رسید. اجازه بدهید یک مثال عینی برایتان بیاورم؛ به گزارش همکاران زحمتکشم در نظرسنجی از برخی مخاطبان کتاب فرهنگ جامع دامپزشکی در یکی از نمایشگاه‌ها یا کنگره‌ها در اوایل ورود این محصول به بازار، اکثر دانشجویان عزیز که به غرفه مراجعه می‌کردند، در ابتدا جبهه محکمی در برابر این کتاب می‌گرفتند و حتی آن را ورق هم نمی‌زدند. دلیل آنها این بود که سطح زبان انگلیسی ما بالاست و در کنکور مثلاً ۱۰۰ درصد زده‌ایم و در حال حاضر در بهترین دانشگاه‌ها درس می‌خوانیم و فقط کتاب‌های زبان اصلی مطالعه می‌کنیم و برخی هم به نمره‌های آزمون‌های آیلتس و تافل خود می‌بالیدند. حال آنکه وقتی مطلب علمی ساده و مختصری به آن‌ها جهت ترجمه داده می‌شد نه تنها ترجمه درستی از ارائه آنها در نمی‌آمد بلکه مشخص بود هیچگونه درکی از آن مطلب ندارند. برخی هم که بالکل با استفاده از دیکشنری مخالف و بیگانه بودند.امروزی‌ها همه چیز را آماده می‌خواهند، آیا با خود اندیشیده‌اند که این آماده‌ها حاصل دست‌رنج عده‌ای است که در گذشته چه زحماتی کشیده‌اند؟  آیا به این موضوع فکر می‌کنند که خودِشان نیز باید برای آیندگان چیزی از خود بجای گذارند؟ البته اگر از داشته‌های موجود اندکی استفاده کنند جای شکرش باقیست ولی خوب راه، دشوار است و سخن برای گفتن، بسیار. خاطرم هست در اوایل دوره دانشجویی یکی از برجسته‌ترین اساتیدم در دانشکده تأکید داشتند که همواره باید یک دیکشنری در کیف خود همراه داشته باشید (دقیقاً مانند خود ایشان)، در آن زمان هیچ دیکشنری انگلیسی به فارسی به معنای واقعیِ دیکشنری البته در مورد دامپزشکی، در ایران وجود نداشت. من به ایشان گفتم چنین چیزی نداریم، فرمودند حداقل انگلیسی به انگلیسی داشته باشید، گفتند هرچند تا درکی از یک لغت به زبان مادری نداشته باشید نمی‌توانید معنی آن لغت را به زبان انگلیسی دریابید ولی وجود آن از نبودنش بهتر است. بعد از آن روز اکثریت کلاس ما یکی یک جلد آکسفورد عمومی جیبی در کیف خود داشتند. تا یک چیز مفید را نداشته باشی اهمیت حضور آن را درک نخواهی کرد و نخواهی فهمید که تا آن لحظه از داشتن چه چیزی محروم بوده‌ای. این نکته همان چیزی است که امروز مراجعین ما به آن اذعان دارند. در حقیقت هدف از ارائه سه قطع دیکشنری‌های دامپزشکی مصباح به نوعی رفع چنین نیاز واجبی بوده است. خوشبختانه با توجه به استقبال عمومی اساتید دانشگاه‌ها از این مجموعه سه جلدی و توصیه کردن آنها به علم‌طلبان، دانشجویان هم برای همگامی با آنها بیش از پیش به این آثار روی آورده‌اند که این مسأله نوید آینده‌ای درخشان را برای دامپزشکی ما خواهد داشت.دانشجو سرمایه این کشور است و سرمایه دانشجو، زمان و وقتی است که در راه رسیدن به مدارج بالای علمی در دانشگاه سپری می‌کند، که این سپری کردن در مورد برخی از عزیزان در حکمِ از دست دادن است ولی برای بعضی دیگر، که من از آنها به دانشجوی هدف‌دار یاد می‌کنم، قیدی است برای توصیف نزدیکی به قله‌های موفقیت. همانطور که عقل سلیم حکم می‌کند هر یک از ما باید مراقب سرمایه‌ مالی خود باشیم، درایت نیز دستور به حفاظت از سرمایه‌های معنوی می‌دهد. از همین منظر همانطور که مسؤولین باید از سرمایه‌های ملی ما که همانا دانشجویان مملکت هستند حمایت کنند، سرمایه‌های ملی نیز موظفند از دارایی‌های شخصی خود به نحو احسن حفاظت و در سازندگی کشور به طوری شایسته استفاده نمایند.
در پایان هم همه ما باید بدانیم هرکه و در هرکجا که باشیم جز قطره‌ای از دریای علم بیکران الهی نخواهیم بود و راه درازی در دستیابی به قله‌های رفیع دانایی و معرفت در پیش خواهیم داشت پس بیایید همواره دانشجو بمانیم که این مهم، مهمترین بخش از زندگی علما و دانشمندان بوده و هست. پویایی دانشجو در روند پیشرفت علمی به مانند اکسیژنی است که در آکواریوم محل نگهداری ماهیان پمپ می‌گردد و یا همان خون تازه‌ای است که در رگ‌های خونی جریان می‌یابد.
ره پیشینیان را بدانیـم قدر        و از علم آنـان بسازیــم چتر
به زیر چنان چتـر بالا بلند        بگیریم ز سـر راه دور از گزنـد
هماره بدانند یاران ز هیـچ         توان رفت سلامــت به هر راه پیچ
که گر علم و دانش نباشد روان        رکود و سکـون اول آید نمـان
نمایانگری چون رکود، زهر باد        چه زهری که از خشکیِ بحر باد
به‌نام خداونـد خورشیـد و ماه         نشستن وَ خوردن بباشد گنـاه
چنــان مصرفی بارِمان آورند         که در ذهن ما، بَه چقدر یاورند!
اگر این چنین پا به میـدانیـم        نخواهیـم توانست بپیمـاییـم
دو دست بر کمر، تکیه بر در زدیـم        که گویی رسد نعمت از یاکریم
چرا همچنان مانده هستیم عقب؟        از آنجا که دل بسته‌ایم برلقب
از این پس شویــم وارث آب و خاک         که از دل به دریا زدن‌ها نداریم باک
هم‌اکنون بباید بپا خیزیم        نـویسیم از آن دَه به زر نه به سیـم
خدایی که نامش بُوَد عدل و داد        به یادش هماره شویم شادِ شاد
که در دار دنیـا نبوده یکی        به جز او همان صاحب زیرکی
پَساپَس، دَمادَم به پشـت خدا         زنیم دست بر زانُوان، یا خدا!
بباشیم همـه بر کَرَم مطمئن        که او هست خودش بر همه ممتحن
در سخن آخر بر خود واجب می‌دانم از وت‌پارس عزیز به دلیل ترتیب دادن چنین مصاحبه‌ای و پوشش‌های خبری متناسب با اخبار روز دامپزشکی ایران و رخدادهای مرتبط و مناسب سپاسگزاری ویژه نمایم و از مسؤولین محترم آن تقاضا کنم همچنان پرتوان و امیدوار رو به هدف والای خود در رسالتی که بر عهده گرفته‌اند، استوار گام بردارند و از ایزد منان سلامت و بهروزی همکاران این رسانه پرطرفدار، موفقیت و پیروزی روزافزون مجموعه وت‌پارسرا خواستارم. در آستانه فرا رسیدن سال جدید خورشیدی و بهار طبیعت، جشن باستانی نوروز را خدمت یکایک ایرانیان به‌ویژه جامعه همخون دامپزشکی پیشاپیش تبریک و شادباش می‌گویم و هر آنچه خیر و خوشی و آرزوهای خوب است و از همه مهمتر عاقبت بخیری را برای تمامیتان و پیشرفت و سربلندی را برای ایران عزیزمان از خداوند آسمان‌ها و زمین طلب می‌کنم. نوروز ۱۳۹۴ بر شما مبارک باد. التماس دعای خیر.

وت پارس – از اینکه وقت خود را در اختیار ما برای انجام این مصاحبه قرار دادید نهایت تشکر و سپاس را داریم. ما هم سالی پر از شادی و خیر و برکت برای شما از خداوند منان آرزومندیم.

3 thoughts on “گفتگوی وت پارس با دکتر غلامرضا مصباح در آستانه نوروز ۱۳۹۴”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.